حریق خواسته
ویکی واژه
جمله سازی با حریق خواسته
کنون پادشه مر تو را خواسته است ز بهر رخت خویش آراسته است
زان پیش که خواستی منت خواستهام عالم ز برای تو بیاراستهام
ای کاشکی ز خواسته مفلس نبودمی تا کردمی فدای جمال تو مالها
گفتم: اوّلين خواسته من اين است كه اجازه دهى پسز عمويت به حرم جدّش، كناراهل عيالش باز گردد؟
غول انگشتر: که بمانند دود از انگشتر جادویی بیرون میآید و خواستههای صاحب انگشتر را برآورده میکند.
برادران اهل سنت مى گويند: اوامر و نواهى چيزى است كه خدا از ما خواسته است.