توالی نشانمند
ویکی واژه
جمله سازی با توالی نشانمند
گر نموداری ست نقش سجده بر سیما دریغ ور نشانمندی ست دوش خسته زنار هست
بغداد به کوفگی نشانمند با کرگس و کوف گشته خرسند
چو دود از روشنی بود نشانمند چه حاصل زانکه آتش راست فرزند
گشته نشانمند هر نبی به نشانی محو نشانها بود نشان محمد
مرا هم دل به دام توست در بند ز داغ عشق تو هستم نشانمند