تمور تاش

لغت نامه دهخدا

تمورتاش. [ ت َ / ت ِ ] ( اِخ ) پسر امیر چوپان و حاکم روم که در سال 722 عصیان کرد و امیر چوپان برای خاموش کردن فتنه او به روم رفت و او را با خود نزد ابوسعید بهادرخان برد و مجدداً از طرف او به حکومت روم رسید و سپس در سال 728 از خشمی که بهادرخان بر پدرش گرفته بود هراسان شد و به مصر گریخت و درآنجا کشته شد. رجوع به تاریخ گزیده چ برون ج 1 ص 606 و 609 شود.

فرهنگ فارسی

پسر امیر چوپان و حاکم روم که در سال ۷۲۲ عصیان کرد و امیر وپان برای خاموش کردن فتنه او به روم رفت و او را یا خود نزد ابو سعید بهادرخان برد و مجدد از طرف او به حکومت روم رسید.

جمله سازی با تمور تاش

ولكـن مـا تـفـوه بـه الافـواه و تدور به الالسن دورا و تمور مورا مشوب بالا غراض ومـخـلوط بالامراض لا يطلع صافيه و لا ينبع من منابع تقية طاهرة فيخشى ان يكون و بالاعليهم فى الدنيا و الآخرة.(151)
یک برادرش تموجه و یک خواهرش تمولون نام داشتند که نام آنها هم از ریشهٔ تمور است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیم
سلیم
رویت
رویت
خفن
خفن
مطیع
مطیع