تعجب از تحمل اتش جهنم

در قرآن کریم، به گروهی از انسان‌ها اشاره شده که با انتخاب‌های نادرست خود، راه شقاوت و عذاب را بر راه رستگاری ترجیح داده‌اند. آیه شریفه «أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّار» به‌روشنی بیان می‌کند که اینان کسانی هستند که گمراهی را به بهای از دست دادن هدایت و عذاب را به جای آمرزش خریداری کرده‌اند. پرسش قرآن از میزان تحمل آنان در برابر آتش، بیانگر شگفتی از انتخاب نامعقول و اراده آنان برای تحمل عذابی سهمگین است.

این آیه در اشاره به برخی از اهل کتاب نازل شده که با وجود دسترسی به تعالیم الهی، حقایق را کتمان کرده و به تحریف احکام خداوند پرداختند. رهبران و عالمان آنان، برای حفظ مقام و افزایش دارایی و قدرت خویش، احکام الهی را که در کتاب‌های آسمانیِ آنان حلال و پاک شمرده شده بود، تحریف کردند. این عمل، در حقیقت، معامله‌ای نابخردانه بود که در آن، هدایت را به گمراهی و مغفرت را به عذاب فروختند.

مفهوم عمیق این آیه، بر تجسّم اعمال و تجلّی عواقب آن در جهان دیگر دلالت دارد. انتخاب آنان در کتمان حق و فروش آن به بهایی ناچیز، در حقیقت، همان انتخاب گمراهی بر هدایت و عذاب بر آمرزش است. استمرار بر این راه نادرست در دنیا، در آخرت به صورت بقا و صبر در آتش دوزخ متجلّی می‌شود. بنابراین، پرسش قرآن از میزان تحمّل آنان بر آتش، اشاره به همین حقیقت دارد که ادامه‌دادن بر گناه و اصرار بر باطل، در واقع، تمرین و آماده‌سازی برای تحمّل عذابی ابدی است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تعجب از تحمل آتش جهنم (قرآن). پندار تحمل آتش دوزخ و بی باک بودن در برابر آن، امری شگفت و نامعقول است که در قرآن بدان اشاره شده است.
«اولـئک الذین اشتروا الضلــلة بالهدی و العذاب بالمغفرة فما اصبرهم علی النار. آنان همان کسانی هستند که گمراهی را به (بهای) هدایت و عذاب را به (ازای) آمرزش خریدند پس به راستی چه اندازه باید بر آتش شکیبا باشند.»
اختیار ضلالت بر هدایت
آیه شریفه تعریضی است به اهل کتاب، چون در میان آنان بسیار چیزها در عبادات و غیره بوده که خدا حلال و طیبش کرده، ولی بزرگان و رؤسای آنان حرامش کرده بودند، - و کتابی هم که نزد ایشان بود آن اشیاء را تحریم نمی کرد- و اگر بزرگان ایشان احکام خدا را کتمان می کردند برای این بود که رزق ریاست و ابهت مقام و جاه و مال خود را زیادتر کنند. در آیه شریفه دلالتی که بر تجسم اعمال و تحقق نتائج آن دارد، بر کسی پوشیده نیست، چون اولا می فرماید: اینکه علمای اهل کتاب احکام نازله از ناحیه خدا را در برابر بهایی اندک فروختند، همین اختیار ثمن اندک عبارتست از خوردن آتش و فرو بردن آن در شکم، و ثانیا در آیه دوم همین اختیار کتمان و گرفتن ثمن اندک در برابر احکام خدا را مبدل کرد به اختیار ضلالت بر هدایت، و ثالثا این اختیار را هم مبدل کرد به اختیار عذاب بر مغفرت و در آخر، مطلب را با جمله: (مگر چقدر بر سوختن در آتش صبر دارند) ختم نمود و آن جرمی که از ایشان بیشتر به چشم می خورد و روشن تر است، این است که بر این کتمان خود ادامه می دهند و بر آن اصرار می ورزند. لذا می فرماید: (چقدر بر آتش صبر دارند پس معلوم می شود اختیار بهای اندک بر احکام خدا، اختیار ضلالت است بر هدایت، و اختیار ضلالت بر هدایت در نشئه دیگر به صورت اختیار عذاب بر مغفرت مجسم می شود و نیز ادامه بر کتمان حق در این نشئه، به صورت ادامه بقاء در آتش مجسم می گردد).
تحمل عذاب الهی
از دو سو گرفتار زیان خسران شده اند: از یک سو رها کردن هدایت و بر گزیدن ضلالت در برابر آن و از سوی دیگر از دست دادن رحمت و آمرزش خدا و جایگزین ساختن عذاب دردناک الهی بجای آن، و این معامله ای است که هیچ انسان عاقلی به سراغ آن نمی رود.لذا در پایان آیه اضافه می کند راستی عجیب است که" چقدر در برابر آتش خشم و غضب خدا جسور و خونسردند"؟! (فما اصبرهم علی النار).

جمله سازی با تعجب از تحمل اتش جهنم

و ايشان با حالت تعجب در مقام دفاع از ساحت مقدس حضرت زيد اضافه مى كنند

بگرفت به دندان فلک انگشت تعجب چون من به دو انگشت لب یار گرفتم
عجبتر از تو ندارد جهان تماشاگاه چرا به چشم تعجب به خود نظر نکنی؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مجال
مجال
فاک
فاک
میلف
میلف
مطلقه
مطلقه