تبر مانده

لغت نامه دهخدا

تبر مانده. [ ] ( اِخ ) ( قلعه ٔ... ) بنا به نقل خواندمیر از قلاع حوالی دهلی: در سنه 637 هَ. ق.... سلطان رضیه... عنان یکران بصوب دهلی انعطاف داده... روز چهارشنبه نهم رمضان همین سال بجانب قلعه تبر مانده که کوتوال آن با ملک الهوتیه موافق بودند خروج نمود. ( حبیب السیر چ 1 تهران ج 2 جزء 4 ص 222 ).

جمله سازی با تبر مانده

مخمور مانده ایم و امید شراب نیست لب تشنه ایم و قسمت ما جام آب نیست
شاه‌زاده در تعجب مانده بود کز من او عقل و نظر چون در ربود
مانده ام دیده به ره بر گذر باد صبا چه کنم زان سر کو چشم غباری دارم
حسنت نه چنان است که کس وصف کند در پیش تو جملگی فرو مانده‌ایم
دو عالم از توحیران مانده امروز همه درگریه و من در چنین سوز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نجات یعنی چه؟
نجات یعنی چه؟
فمبوی یعنی چه؟
فمبوی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز