برخش کفی
جمله سازی با برخش کفی
بزن گوئی که این میدان تو داری برخش معنوی جولان تو داری
برخش دلیر اندر آورد پای بماند آن تن اژدها را بجای
نور شد حربه تو از بس خون که زدش بر برخش و پهلو و بر
بیامد برخش اندر آورد پای کمر بست و پوشید رومی قبای
بجنبید با گرز رستم ز جای همانگه برخش اندر آورد پای