در متون اسلامی و روایات منسوب به پیامبر اکرم و ائمهی معصوم، تأکید فراوانی بر رعایت حقوق همسایه و پاسداشت حرمت آنان شده است. بر اساس این تعالیم، همسایه از چنان جایگاهی برخوردار است که پیامبر بزرگوار اسلام، حرمت او را همتراز با حرمت پدر و مادر دانسته و آزردن او را موجب محرومیت از بهشت اعلام فرمودهاند. همچنین، صبر بر آزار همسایه عملی مستحب شمرده شده و هرگونه تضییع حقوق وی بهشدت نهی گردیده است. این آموزهها نشاندهندهی اهتمام عمیق دین اسلام به حفظ آرامش و کرامت اجتماعی و تقویت پیوندهای انسانی در محیط زندگی است.
در نقطهی مقابل این سفارشات، داستان سمرهبنجندب بهعنوان نمونهای از رفتارهای ناپسند و نقضکنندهی حقوق همسایه مطرح میشود. وی که از چهرههای منفی تاریخ صدر اسلام بهشمار میرود، با داشتن درختی در حیاط مردی انصاری، پیوسته و بدون اطلاع قبلی و کسب اجازه، وارد خانهی او میشد و موجب آزار و سلب آرامش خانواده میگردید. با وجود تذکرهای مکرر صاحبخانه، سمره از رفتار خود دست برنداشت و حتی در برابر دعوت پیامبر به رعایت حقوق همسایه نیز مقاومت کرد. پیامبر با شکیبایی فراوان، راهحلهای مختلفی از جمله پیشنهاد مبادلهی درخت با نخلهای مرغوبتر، خرید آن به بهای چندین برابر و حتی وعدهی پاداش اخروی را ارائه نمودند، اما سمره با لجاجت و گستاخی تمامی این پیشنهادها را رد کرد.
در نهایت، پس از امتناع سمره از پذیرش هرگونه راه حل مسالمتآمیز، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مرد انصاری دستور دادند تا درخت را از ریشه برکند و به سوی سمره بیندازد. این اقدام قاطعانه با این تبیین همراه بود که اسلام هرگونه زیانرسانی به افراد باایمان را ممنوع میداند. سپس به سمره اجازه داده شد تا درخت خود را در مکانی دیگر غرس کند.