آستانۀ دردناکی {threshold of pain} [فیزیک] کمترین شدت صوتی که گوش را آزار دهد
جمله سازی با استانۀ دردناکی
مفهوم حجم در صداشناسی به بلندی صدا باز میگردد. در ادامه اندازههای گوناگون تراز فشار آستانهٔ دردناکی و فشار آستانهٔ دردناکی آمده است:
برای مردم عکسهای کشته شدگان و جانباختگان میدان نبرد، چهره افراد غریبه و ناشناس نبود بلکه آنها به فرزندان، پدران، پسران، عموزادگان و دوستان خودشان را نگاه میکردند. عکسهای گرفته شده گاردنر از آنتی تام میراثی پایدار و دردناکی از خود برجای گذاشت که آن روی جنگ و چهره پنهان و دیده نشده اش را به مخاطب نشان میداد.
درقرن پانزده تا شانزده میلادی و در ۱۵۱۷ میلادی، میلیونها نفر از پیروان کلیسای کاتولیک به کلیسای پروتستان گرویدند. این شکست دردناکی برای کلیسای کاتولیک بود. کلیسای کاتولیک درصدد بر آمد که شکست خود را با تفرقه انداختن در کلیساهای مشرق زمین جبران سازد. با فرستادن هزاران مسیونر و میلیونها لیره و فرانک به هدف خود رسید.
همانا کسانی که گفتند: الله سومین سه نفر است کافر شدند. و معبودی جز خدای یگانه نیست. و اگر از سخنان خود دست برندارند، قطعاً به کافرانشان عذاب دردناکی خواهد رسید.
دختر سامری دربارهٔ دو دختر نوجوان است که قصد سفر به اروپا را دارند و برای تأمین مالی این سفر به فحشا رو میآورند. این تصمیم تبعات دردناکی برای هر دو زن دارد بهویژه زمانی که پدر یکی از آنها به ماجرا پی میبرد.
رئیس سازمان جهانی بهداشت حیوانات میگوید: «تا ۷۰ هزار کودک هستند که هر سال بهطور دردناکی میمیرند و رسانهها آن را پوشش نمیدهند اما وقتی بیماری مِرس ۲۰۰ آدم پیر را میکشد به آن توجه میشود.»