صعود به معنای حرکت به سمت بالا است و در مقابل آن نزول قرار دارد. در این زمینه، به ویژه در موضوع حج، این مفهوم به خوبی تبیین شده است. حج به عنوان یک سفر معنوی و روحانی، نماد تلاش انسان برای نزدیک شدن به خداوند و ارتقاء روحی و اخلاقی اوست. در این سفر، زائران با صعود به مکانهای مقدس، به جستجوی معنای عمیقتری از زندگی و ارتباط با خالق خود میپردازند. این پیوند با خداوند و تلاش برای تعالی روحی، نشانهای از اراده انسانی برای بالا رفتن از موانع دنیوی و دستیابی به ارتفاعات معنوی است. بنابراین، مفهوم صعود در این زمینه فراتر از یک حرکت فیزیکی است و به نمادی از پیشرفت روحی و اخلاقی تبدیل میشود.

صعود
لغت نامه دهخدا
صعود. [ ص َ ] ( ع ص، اِ ) جای بلند. ( منتهی الارب ). || عقبه دشوار. ( ترجمان علامه جرجانی ).عقبه دشوارگذار. ( منتهی الارب ). || راه بلند در کوه. ( دهار ). || امر دشوار. ( منتهی الارب ). || ناقه ای که بچه ناقص زاده پس آن را بر بچه سال گذشته مهربان تا شیر دهد. الناقة تخدج فتعطف علی ولد عام اول. ( اقرب الموارد ). اشتر، که بچه بیفکند و بر بچه دیگر شیر دهد. ( مهذب الاسماء ). || ( اِمص ) بلندی، ضد هبوط. ( منتهی الارب )( غیاث اللغات ). || مشقت. ( منتهی الارب ).
صعود. [ ص َ ] ( اِخ ) کوهی است در دوزخ. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ).
صعود. [ ص ُ ] ( اِخ ) حافظ میرمحمد علی. وی یکی از شعرای هندوستان است و نسب او به امام جعفر صادق علیه السلام پیوندد. یکی از اجداد وی از ایران بخطه گجرات هندوستان مهاجرت کرد و صعود در شهر احمدآباد ازآن بلاد متولد شد و در شاهجهان آباد میزیست. ازوست:
ز بس که حد نبود وصف دلستان مرا
همیشه جنگ بود بازبان دهان مرا
شبی بخانه من گر ترا گذر افتد
بجای کعبه پرستند آستان مرا.( قاموس الاعلام ترکی ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
٢. [مجاز] ترقی کردن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) به بالا رفتن بر آمدن. ۲ - ( اسم ) بالا روی عروج ارتقائ مقابل نزول. ۳ - بر آمدن ستاره بود به شمال تا عرض او به شمال افزاید. ۴ - صعود و هبوط قیاس ستاره است به زمین و آن چنانست که ستاره را به نطاق نخستین و دوم هابط خوانند و بر سوم و چهارم صاعد. یا صعود تدویری. بودن کوکب است در نطاق سوم و چهارم حامل. یا صعود شمالی. بودن کوکب است فوق الارض در جانب شمال. یا صعود و نزول. بر شدن و فرود آمدن بالا رفتن و پایین آمدن.
حافظ میر محمد علی
دانشنامه عمومی
دانشنامه اسلامی
از آن به مناسبت در باب حج سخن گفته اند.
از آداب سعی
از آداب سعی آن است که حج گزار قبل از سعی بر کوه صفا بر آید؛ به گونه ای که کعبه را ببیند و سپس در حالی که رکن حجر الاسود را پیش روی خود دارد، دعاهای وارد شده را بخواند.
مستحب بودن ذکر خدا
همچنین بالا رفتن بر کوه قُزَح هنگام وقوف در مشعر الحرام و ذکر خداوند بر آن مستحب است.
مستحب بودن تلبیه
...
ویکی واژه
بالا رفتن.
بالاروی.
جمله سازی با صعود
هست این رشته نردبان وجود که بدان می کند وجود، صعود
بر اوج صعود خود بکوشد از حد صعود بر نجوشد
همچنین پیوسته باشی در صعود جانب باغ و گلستان وجود