اختلال بدگمانی
ویکی واژه
جمله سازی با اختلال بدگمانی
جان عزیزان گشته خون تا عاقبت چون است چون از بدگمانی سرنگون در انتها آویخته
دائم از سر خاکم رخ نهفته بگذشتن هان و هان خدا دشمن این چه بدگمانیهاست
اگر نگرفته خار بدگمانی دامن پاکت چرا هرگز به خلوتخانه ام تنها نمی آیی؟
چون در همان سال کشته شدن ناصرالدین شاه با دست میرزا رضای کرمانی رخ داد، و در آن باره به سید جمالالدین بدگمانیها میرفت، از اینان هم چشم نپوشیدند. بخواهش دولت آنان را تا مرز آورده و بایرانیان سپردند، و از آنجا به تبریز آوردند و هر سه را بکشتند.