کلاشی

لغت نامه دهخدا

کلاشی.[ ک َل ْ لا ] ( حامص ) قلاشی. ( ناظم الاطباء ). پول درآوردن از کسان با سماجت. و با کردن صرف می شود. عمل کلاشی.( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کلاش شود.
کلاشی. [ ] ( اِخ ) اسم طایفه ای از ایلات کرد ایران است که در قلعه جوانرود، ترخان آباد، باباخانی، زهاب، ماکوان و شهرزور کرمانشاهان سکنی دارند. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 59 ).

فرهنگ فارسی

قلاشی. پول در آوردن از کسان با سماجت عمل کلاشی

جمله سازی با کلاشی

دهتوت سفلی، روستایی از توابع بخش کلاشی شهرستان جوانرود در استان کرمانشاه ایران است.
پس از مصاحبه حجت کلاشی با ژیار گل در برنامه به عبارت دیگر بخش فارسی‌زبان بی‌بی‌سی، وی مورد تهدید برخی از کاربران وابسته به احزاب کرد در فضای مجازی قرار گرفت و تهدید وی، به موج جدیدی از تنش‌ها در فضای مجازی و رسانه ای میان احزاب کرد و احزاب سراسری ایرانی دامن زد.
دهستان شروینه مرکز بخش کلاشی شهرستان جوانرود استان کرمانشاه ایران است. فاصله آن تا شهر جوانرود ۱۷ کیلومتر است. شروینه به عنوان مرکز دهستان شروینه و مرکز بخش کلاشی در سال ۱۳۹۶ به شهر ارتقاء یافت.
درولهٔ علیا (به کردی: دڕۆڵەی ژوورن) روستایی از دهستان کلاشی از توابع بخش کلاشی شهرستان جوانرود در استان کرمانشاه ایران است.
بایل روستایی از دهستان کلاشی از توابع بخش کلاشی شهرستان جوانرود در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان کلاشی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۰۶ نفر (۵۸خانوار) بوده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تماس فال تماس فال پی ام سی فال پی ام سی فال فرشتگان فال فرشتگان