کالبا

لغت نامه دهخدا

کالبا. ( اِ ) کالجوش. آش کشک سائیده است که کشکاب نیز گویند. ( دیوان بسحاق اطعمه ص 181 ):
کالبا خوردم و میلم به هریسه زر تست
لیکن از آن زرت و آب هوای ملبار.بسحاق اطعمه.

فرهنگ عمید

۱. آش کشک.
۲. اشکنۀ کشک.

جمله سازی با کالبا

ورنون دابچف در نقش مکس کالبا، مالک کلوپ شبانه مصری و مهاجم بازار سیاه که میکروفیلم را در اختیار دارد و تلاش می‌کند باند و آماسوا را تشویق کند تا برای آن پیشنهاد بدهند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
توحید گوی
توحید گوی
پوزیشن
پوزیشن
کس کش
کس کش
فال امروز
فال امروز