چرمله

لغت نامه دهخدا

چرمله. [ چ َ م َ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان فعله گری بخش سنقر و کلیائی شهرستان کرمانشاه، که در 35هزارگزی شمال خاوری سنقر و 3هزارگزی شمال راه فرعی سنقر بخسروآباد واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 1250 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار، محصولش غلات، انگور، حبوبات و توتون. شغل اهالی زراعت و بافتن قالیچه، پلاس و جاجیم و راهش مالرو است. قالیچه این محل در بخش سنقر بخوبی مشهور است و این آبادی در دو محل بفاصله 5هزارگزی به علیا و سفلی مشهور میباشد که سکنه علیا 610 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جمله سازی با چرمله

💡 این منطقه سالانه پذیرای گردشگران فراوانی از اقصی‌نقاط ایران و جهان می‌باشد. از مناطق خوش آب‌وهوای اطراف میگوره می‌توان به کوه ریاوکو، شاهو، آتشکده، میرگ، هانه سلیمان، چشمه میراندره، چشمه کانی چرمله نام برد.