لغت نامه دهخدا
پیشگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) خادم و خدمتگار و مددگار. ( آنندراج ) ( برهان ).
پیشگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) خادم و خدمتگار و مددگار. ( آنندراج ) ( برهان ).
💡 آلبرت اومستد که طرفداران این نظریه است، اظهار میکند، آرشام پدربزرگ داریوش، بیش از یک شاه کوچک نبود، ولی گشتاسپ خوشبخت بود که فرماندار پارت و گرگان شده بود. زرتشت مهمان گرامی در دربار گشتاسب بود و بایستی اغلب با داریوش جوان گفتگو کرده باشد.[یادداشت ۱] کمبوجیه پسر جوان گشتاسب، داریوش را، به پیشگری خود گماشت. در سال ۵۲۲ پیش از میلاد در سن ۲۸ سالگی داریوش در مصر نیزهدار بود و پیش از پایان سال با اینکه آرشام پدربزرگ و گشتاسپ پدر داریوش هنوز زنده بودند و بر او پیشی داشتند، داریوش شاه شد. داریوش فقط از راه یک شاخهٔ فرعی با خاندان شاهنشاهی بستگی داشت. هیچ دلیلی نیست که باور کنیم او را پس از شاه وارث تاج و تخت میدانستند.
💡 او از آن زمان به موضوع چندین کتاب و منبع الهام برنامه چالش راشل تبدیل شد که برنامه ای سراسری در مدرسههای کشور آمریکا برای پیشگری از خشونت نوجوانان است.سخنرانی این برنامه را پدرش، دارل اسکات و برادرش، کرگ اسکات به عهده دارند.همچنین مادر او بث نیمو، برای زنده نگه داشتن میراث دخترش به نوشتن کتاب و سخنرانی درباره زندگی او میپردازد.