پیش پا. [ ش ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) جلوی پا. برابر پا. پیش پای:
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پائی بچراغ تو ببینم چه شود.حافظ. || قسمت مقدم پا. قسمت قدامی پا. روی پا:
از سیاهی دل به تقصیرات خود بینا نشد
مستی طاوس کم از عیب پیش پا نشد.صائب ( از آنندراج ).|| در تداول عوام، پیش پای کسی، لحظه قبل از آمدن او: پیش پای شما رفت، اندک زمانی قبل از آمدن شما رفت.
پیش پا. ( نف مرکب ) که ازقبل پاید و پاس دارد. که از پیش پاید. پیش پاینده.
پیش پا. ( اِ مرکب ) فرش و گلیمی که در دهلیز و یا برابر در اطاق گسترانند.
( اسم ) ۱- جلو پا برابر پا: گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود? پیش پایی بچراغ تو ببینم چه شود? ( حافظ ) ۲- بخش مقدم پا قسمت قدامی پای: از سیاهی دل بتقصیرات خود بینا نشد مستی طاوس کم از غیب پیش پا نشد. ( صائب ) یا پیش پای کسی. لحظه ای پیش از آمدن او: حسن پیش پای شما رفت. یا پیش پای چپ سردادن ( نهادن ). ۱- هنگام دخول در مسجد و مکانهای مقدم باید اول پای راست را پیش گذاشت و اگر کسی پای چپ جلو نهد خطا وبی احترامی کرده. ۲- خوبی را ببدی تلافی کردن: مر جفاگر را چنینها می دهم پیش پای چپ چسان سر می نهم. ( مثنوی )
فرشی یا گلیمی که در دهلیز و برابر اطاق گسترانند
پیش پا یا پا یا گام بخشی از پا است که لِنگ روی آن بوده و قسمت مقدم پا، قسمت قدامی پا، یا روی پا را در بر می گیرد.
این بخش از پا، گاهی همان «پا» نیز نامیده می شود. چنان که دهخدا می گوید: «پا. ( اِ ) رِجل. از اندامهای بدن و آن از بیخ ران تا سر پنجهٔ پای باشد شامل ران و زانو و ساق و قدم. پای؛ و گاه بمعنی قسمت زیرین پا آید که عرب قدم گوید و آن از اشتالنگ تا نوک ابهام است. »
در کف پا جلوتر از استخوان های تارس پنج استخوان بلند قرار دارند که به آن ها متاتارس می گویند و در واقع کف پا را می سازند. متاتارسها و انگشتان پا را تشکیل می دهند.
جلوتر از متاتارس ها انگشتان پا قرار دارند که هر کدام از آن ها سه بند دارد ( بجز شست پا که دو بند دارد ). متاتارس ها قبل از انگشتان پا قرار دارند. مفاصل بین استخوان های تارس و متاتارس را مفاصل مچی کفی ( تارسومتاتارسال ) می گویند. مفاصل بین متاتارس ها و بند اول انگشتان پا را مفاصل متاتارسوفالانژیال ( به انگلیسی: Metatarsophalangeal joints ) می گویند.
متاتارسها به ترتیب از انگشت شست نامگذاری می شوند مثلاً خارجی ترین متاتارس ( متصل به انگشت کوچک ) متاتارس پنجم نامیده می شود.
💡 «باغ وحش ولایت، طعمه میخواست. دیوان با داغ و درفش به سراغش آمدند و وحشتها به جانش افکندند و دست آخر دو راههای پیش پای او نهادند که: یا دست از جان بشوی یا به صدا و سیما بیا و هر چه ما میخواهیم بگوی.»
💡 سر بیسجده باشد چند مغرور فلک تازی چو آتش پیش پا دیدن به پستی افکند کاشم
💡 چشم عارف جز چراغ کلفت از دنیا ندید عزم بالا کرد چون از گرد پیش پا ندید
💡 واینر هنرمندی بود که به امور عادی و پیش پا افتاده زندگی توجه زیادی میکرد. اموری که اغلب آنها را از لحاظ ظاهری، بدون هرگونه آرایش و تصنعی به تصویر میکشید. عکسهای او در عین سادگی، تجسم عالی زندگی آمریکایی هستند.واینر در سال ۱۹۴۵ با وینو گراند آشنا شد و به عنوان راهنما و مشوق او تأثیر زیادی در عکاسی خیابانی بر وی گذاشت.
💡 خاکساری می دهد گردنکشان را خاکمال گوی شو، سر پیش پا افکنده چوگان را ببین
💡 آدامز با تأکید بر فرایند چاپ، راههای تازهای را در تکنیک چاپ عکس، پیش پای عکاسان گذاشت. از او به عنوان مردی که علاوه بر هنرمند بودن، یک تکنیسین خلاق چاپ عکس هم بوده، یاد میشود.