پشکر

لغت نامه دهخدا

پشکر. [ پ ِ ک َ ] ( اِ ) بمعنی پشک است که سرگین گوسفند و بز و آهو و شتر باشد. ( برهان قاطع ).
پشکر. [ ] ( اِخ ) ( ده... ) میانه شمال و مشرق بهبهان است. ( فارسنامه ناصری ).

جمله سازی با پشکر

روستای پشکر از دوطرف توسط دوسداحاطه شده‌است. از طرفی سدبزرگ مارون و از طرف دیگر توسط سد تنظیمی آریوبرزن که ساخت این سد هنوزبه اتمام نرسیده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال شمع فال شمع فال چای فال چای فال تک نیت فال تک نیت