مصدقین

لغت نامه دهخدا

مصدقین. [ م ُ ص َدْ دِ ] ( ع اِ ) ج ِ مصدق. که بر راستی کسی یا چیزی را گواهی دهند. ( از یادداشت مؤلف ).
مصدقین. [م ُ ص َدْ دِ ] ( ع ص، اِ ) کسانی که گواهی دهند راستی و صداقت کسی را. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مصدق شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مصدق در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ).
کسانی که گواهی دهند راستی و صداقت کسی را.

جمله سازی با مصدقین

درجزیره قبرس در شهر فاماگوستا قریب پانزده روز(۲۶ رجب - ۱۴ شعبان۱۳۰۷)ماندم و دراین مدت هر روز به ملاقات صبح ازل می‌رفتم و از دو یا سه ساعت بعد از ظهر الی غروب آفتاب در منزل او می‌ماندم دفتر و مداد در دست و سراپا گوش هر چه او می‌گفت یاد داشت می‌کردم و هر شب با یک خزانه معلومات مهمه و اطلاعات مفیده بمنزل خود مراجعت می‌کردم.موضوع صحبت‌های ما غالباً" مذهب و تاریخ و نوشتجات و آثار بابیه و گهگاه مسائل متفرقه دیگر بود، صبح ازل در خصوص باب و مصدقین دوره اول و شرح زندگی خود در کمال آزادی و بدون پرده پوشی سخن می‌گفت درغالب این مجالس پسران صبح ازل عبدالعلی و رضوان علی و عبدالوحید و تقی الدین نیز حاضر بودند اگرچه خیلی به ندرت در محضر پدر خود لب به سخن می‌گشودند و منتهی درجه تعظیم و احترام رانسبت به وی مرعی می‌داشتند. در مدت اقامت در قبرس که تازه چند سالی بود در تحت تصرف دولت انگلیس درآمده بود، با اجازه حاکم جزیره سر هنری بولور نظری به اسناد و دفاتر حکومتی افکندم و آنچه از آنها راجع به نفی صبح ازل و اتباع وی به قبرس بود استخراج نمودم و این اسناد بعضی به زبان انگلیسی بود و بعضی به زبان ترکی که یک ترجمه انگلیسی هم برآن اضافه کرده بودند( خلاصه مندرجات این اسناد تا حدی که راجع به صبح ازل و اتباع اوست در حاشیه w در ذیل ترجمه مقاله سیاح مندرج است)