کلمه ار در زبان فارسی به معنای از و به عنوان یک پیشوند یا حرف اضافه به کار میرود. این کلمه در زبانهای دیگر نیز وجود دارد، اما معانی و کاربردهای آن ممکن است متفاوت باشد. در زبان عربی نیز به عنوان یک حرف اضافه در برخی ترکیبات استفاده میشود، اما در فارسی، کاربرد اصلی آن در جملات برای نشان دادن نسبت یا تعلق است. در جملات فارسی هم به عنوان حرف اضافه به کار میرود و معمولاً برای نشان دادن نسبت و تعلق بین دو اسم یا بین اسم و فعل استفاده میشود. همچنین شاعران و نویسندگان برای نشان دادن تعلقات و روابط در اشعار و نثر خود از این کلمه بهره میبرند.

ار
لغت نامه دهخدا
( آر ) آر. ( پسوند ) -ار. اداتی است که عقیب مفرد غائب از ماضی درآید و آن را گاه بدل به اسم مصدر کند چون گفتار، کردار، رفتار، جستار، دیدار و گاه بدل بوصف فاعلی چون خواستار، خریدار، فروختار، نمودار و گاه وصف مفعولی چون گرفتار، کشتار. این ادات بطور ندرت بکلمات دیگر نیز ملحق شود و افاده معنی فاعلی کند چون پرستار، پدیدار، دوستار و کلمات خواستار و دوستار محتمل است که مخفف خواستگار و دوستدار باشد
فرهنگ معین
[ فر. ] ( اِ. ) واحد مقیاس سطح برابر با ۱٠٠ مترمربع.
( اَ ) (ق. ) ۱ - هرگاه، اگر. ۲ - یا.
فرهنگ عمید
= اَگر
= اره: چو خستو نیاید میانش به ار / ببُرّید و این دانم آیین و فر (فردوسی: ۲/۲۳۱ ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) واحد مقیاس سطح برابر با ۱٠٠ متر مربع ( یک دکامتر مربع ): هکتار صد آر.
اداتی است که عقیب مفرد غایب از ماضی در آید و آن را گاه بدل به اسم مصدر کند عار وننگ
حرف شرط، مخفف اگر، مخفف اره، اره درودگران، واحدمقیاس سطح برابر۱٠٠مترمربع، صد آر=۱هکتار
( اسم ) اره.
جملاتی از کلمه ار
این بلا را گر برون باید نمود کار فردا را کنون باید نمود
شهرهای اصلی دیگر بیا رئال، بوریانا و بیناروس هستند.
یکی از زیرگونههای آن، یاس بنفش ایرانی (ارغوان) است.