[ویکی فقه] حکومت به توسعه متعلق، توسعه تعبّدی متعلق دلیل محکوم، توسط دلیل حاکم است. حکومت به توسعه متعلق، به معنای تفسیر و نظارت دلیل حاکم، بر دلیل محکوم، از راه ایجاد توسعه تعبدی در متعلق دلیل محکوم است، مانند این که مولا بگوید: «اکرم العلما» سپس دایره افراد متعلق حکم را توسعه تعبدی داده و بگوید: سلام کردن نیز از مصادیق خارجی اکرام است.
جمله سازی با حکومت به توسعه متعلق
۱. برخلاف تظاهرات مختلف اقتدارگرایی، اشکال دموکراتیکتر حکومت به عنوان شیوهٔ استاندارد سازمان سیاسی بعد از تثبیت مدرنیته در نتیجهٔ انقلاب صنعتی تداول یافت. حاکمان ظالم و اعضای حلقههای رأس حکومت دموکراسی در حال رشد در آتن باستان و نیز پادشاهان و امپراتورانی را نادیده گرفتند که اشکالی از دموکراسی را در جمهوری رم آزموده بودند. ولاد دراکولا نخستین حاکم والاشیا و ترانسیلوانیا در قرن پانزدهم را میتوان اوّلین کسی دانست که به شیوهٔ اقتدارگرایانه حکومت کردهاست.
اما مهمتر از آن، او این ایدئولوژی را توسعه داد که چه کسی جمهوری اسلامی را اداره خواهد کرد و حکومت به چه شکلی خواهد بود. خمینی معتقد بود که اسلام مستلزم اطلاق اصل ولایت فقیه بر حکومت است، یعنی مسلمانان، در واقع همه، نیازمند «ولایت» هستند که در قالب حکومت یا نظارت از سوی فقیه یا فقهای برجسته اسلامی است. این امر ضروری بود زیرا اسلام تنها اطاعت از شریعت سنتی اسلامی را میطلبد. پیروی از این قانون نه تنها از نظر اسلامی کار صحیحی بود، بلکه از فقر و بیعدالتی و غارت سرزمین مسلمانان توسط کافران بیگانه جلوگیری میکرد. اما برای تحقق همه اینها، شریعت باید از بدعت و انحراف مصون میماند و این مستلزم تسلط فقهای اسلامی بر حکومت بود.