لغت نامه دهخدا بلاانتظار. [ ب ِ اِ ت ِ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی ) + انتظار ) بدون انتظار. ( فرهنگ فارسی معین ). اتفاقاً. غیرمنتظر. نابیوسان.
جمله سازی با بلا انتظار گر همی داری فرح را انتظار در بلا نبود بصیرت هیچ کار چو دردمند به صحت، به انتظار بلا چو شیرخوار به پستان، به اشتیاق اجل