رسم دانی

لغت نامه دهخدا

رسم دانی. [ رَ ] ( حامص مرکب ) عمل رسم دان. صفت رسم دان. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رسم دان شود.

فرهنگ فارسی

عمل رسم دان صفت رسم دان

جمله سازی با رسم دانی

رسم دانی، ملک سازی، رزم جویی، خسروی پیشوای روزگاری، پادشاه کشوری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آویزون
آویزون
اسرار کردن
اسرار کردن
فمبوی
فمبوی
طعمه
طعمه