مردم تخار، که قومی هندواروپایی بودند، در قرن سوم پیش از میلاد در مناطق کوچا و تورفان، واقع در شمال شرقی سرزمینی که بعدها به نام ترکستان شرقی یا ترکستان چین شناخته شد، سکونت داشتند. این قوم به دلیل قدرت و نیرومندی خود مشهور بودند و به یکی از زبانهای گروه هندواروپایی تکلم میکردند که به زبان تخاری معروف است. زبان تخاری، با وجود اینکه شرقیترین زبان شناخته شده از خانواده هندواروپایی محسوب میشود، اما از نظر دستهبندی ستم-کنتوم، به شاخه غربی یا کنتوم تعلق دارد. این ویژگی زبان تخاری، آن را از دیگر زبانهای شرقی هندواروپایی متمایز میکند و نشاندهنده پیچیدگیهای ریشهشناسی و تقسیمبندی زبانهای این خانواده بزرگ زبانی است.
این قوم و زبان آنها نقش مهمی در تاریخ و فرهنگ آسیای مرکزی ایفا کردهاند و مطالعات بر روی زبان و تمدن تخاری به درک عمیقتری از پراکندگی و تحولات زبانهای هندواروپایی کمک شایانی میکند. با انقراض حکومت کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی (۲۴۰–۲۷۰ میلادی)، قلمرو آنها از جمله منطقهٔ تخارستان به قلمرو ساسانیان افزوده شد. بر اساس سنگنوشتهٔ شاپور اول در کعبهٔ زرتشت، وی ادارهٔ تخارستان را به پسرش نرسی سپرد. پس از آن، این سرزمین توسط استانداران ساسانی که با عنوان کوشانشاه شناخته میشدند، اداره میشد تا اینکه در سال ۳۶۰ میلادی، با تهاجم گروهی از هونها موسوم به هونهای کیداری به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانی، حکومت ایرانی کوشانشاهان سقوط کرد و تخارستان به تصرف آنان درآمد.
با این حال، این وضعیت مدت زیادی دوام نیاورد و در اواخر سدهٔ چهارم میلادی، موج جدیدی از مهاجمان هون معروف به هپتالیان از رود جیحون گذشتند. آنها کیداریها را به نواحی جنوبیتر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیان نهادند که قلمرو آن از تخارستان تا مرو گسترده بود. تخارستان تا مدتی تحت کنترل هپتالیان باقی ماند. در حدود سال ۵۵۸ میلادی، خسرو اول انوشیروان با همکاری خاقانات غربی ترک، تخارستان را تصرف کرد و هپتالیان را وادار به اطاعت نمود. با این وجود، تسلط ساسانیان بر این منطقه چندان طولانی نبود؛ چرا که با عبور ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی این رود، تخارستان بار دیگر به دست آنان افتاد.