کلمهی «چله دار» در منابع لغوی کهن به معنای کمانگر یا سازندهی کمان بهکار رفته است؛ یعنی کسی که در ساخت کمان مهارت دارد و بهویژه کار چلهبستن آن را انجام میدهد. «چلّه» در این معنا به ریسمان یا زهِ کمان گفته میشود و «چله دار» کسی است که با دقت و مهارت زهِ کمان را آماده کرده و بر آن مینشاند. این واژه در گذشته میان تیراندازان، شکارگران و سازندگان ابزار جنگی رواج داشته است. هممعنیهای تقریبی آن عبارتاند از: کمانگر، کمانساز و زهبند.
معنای دوم این واژه در زبان گفتار و فرهنگ عامه، شخصی است که مراسم «چله» را در چهلم درگذشت فردی برگزار و مدیریت میکند. در این کاربرد، «چله دار» کسی است که مسئولیت تدارک، پذیرایی و ساماندهی آیینهای سوگواری در روز چهلم را بر عهده دارد. این نقش در برخی سنتهای محلی و آیینهای عزاداری در نقاط مختلف ایران اهمیتی ویژه داشته است. از واژههای نزدیک به این معنا میتوان به برگزارکنندهی چله، مسئول مراسم چهلم و عهدهدار آیین سوگواری اشاره کرد.