قابل انبساط

لغت نامه دهخدا

قابل انبساط. [ ب ِ ل ِ اِم ْ ب ِ ] ( ص مرکب ) بسطپذیر.در مقابل قابل انقباض. رجوع به قابلیت انبساط شود.

فرهنگ فارسی

بسط پذیر در مقابل قابل انقباض

جمله سازی با قابل انبساط

عموماً ساختمان زئولیت‌ها باز است و در نتیجه سطح ویژه ای شبیه به کانی‌های سیلیکاتی ۱:۲ قابل انبساط از خود نشان می‌دهند. جذب آب در هر واحد سلولی زئولیت نسبتاً زیاد است. البته میزان جذب آب بستگی به نوع زئولیت و هم‌چنین نوع کاتیون‌های موجود در کانال‌های آن دارد. به‌طور کلی عرض کانال‌ها، اندازه کاتیون‌ها و انرژی هیدراتاسیون، تعیین‌کننده میزان آب جذب شده به وسیله این کانی‌ها هستند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیره
چیره
تحریک
تحریک
ابوطاهر گناوه ای
ابوطاهر گناوه ای
آویزون
آویزون