بزنانی

لغت نامه دهخدا

بزنانی. [ ب ُ ] ( ص نسبی ) نسبت است به بزنان که قریه ای است به مرو نزدیک بشهر و بمنزله محله ای از آن، و فعلاً خراب است. ( از معجم البلدان ) ( از انساب سمعانی ). جماعتی از بزرگان بدانجا منسوب هستند ازجمله: احمدبن بندون بن سلیمان که از روات بود ولی در ادب تبحری بیشتر داشت. وی از اصمعی روایت میکرد. ( از لباب الانساب ) ( از معجم البلدان ).

جمله سازی با بزنانی

بزنانی بیشتر برای انتشار اولین کتاب تصاویر سورئال در جهان عرب مشهور است. هر دو کتاب «از دید من» و «در رویاهای من»، سورئال هستند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
داشاق
داشاق
عمیق
عمیق
اتی
اتی
پیشه
پیشه