سبسب

واژه‌ی سَبسَب در زبان عربی، نامی است برای بیابان‌های هموار و گسترده‌ای که دشت‌هایی وسیع و دور از دسترس را توصیف می‌کنند. در منابع معتبر لغت عربی همچون منتهی الارب و اقرب الموارد آمده است که این واژه به زمینی برابر، مسطح و دورافتاده اشاره دارد و در مفهوم مَفازَه (بیابان بی‌آب‌ و علف) نیز به کار رفته است. ترکیب بَلَد سَبسَب نیز برای توصیف شهری دورافتاده و درازآهنگ به کار می‌رود که بر فاصله و وسعت آن تأکید دارد. این واژه در متون ادبیات کهن فارسی نیز حضوری قابل توجه دارد؛ برای نمونه، در کتاب سندبادنامه آمده است: چون صرصر و نکبا در سَبسَب و بیابان رفتن ساخت که نشان‌دهنده‌ی کاربرد آن در بافتاری شاعرانه و روایی برای تصویرسازی فضایی بیابانی و خالی از سکنه است. جمع این واژه در زبان عربی به صورت سَباسِب به کار می‌رود. کاربرد آن در متون کهن، گواهی بر پیوند عمیق زبان فارسی با زبان عربی و تأثیرپذیری ادبی از آن است. این واژه با حفظ ساختار اصلی خود، در گذر زمان به عنوان یکی از مصطلحات جغرافیایی و ادبی در متون فارسی باقی مانده است.

لغت نامه دهخدا

سبسب. [ س َ س َ ] ( ع ص، اِ ) بیابان و زمین برابر و دور. ( منتهی الارب ). مفازه و زمین مستوی و دور. ( از اقرب الموارد ): بلد سبسب؛ شهر دور و دراز. ( منتهی الارب ). ج، سَباسِب: چون صرصر و نکبا در سبسب و بیدا رفتن ساخت. ( سندبادنامه ص 58 ).

فرهنگ فارسی

بیابان و زمین برابر و دور

دانشنامه عمومی

سبسب ( به عربی: سبسب ) یک شهرداری در الجزایر است که در Métlili District واقع شده است. سبسب ۵٬۶۴۰ کیلومتر مربع مساحت و ۲٬۴۳۷ نفر جمعیت دارد.

جمله سازی با سبسب

و یا چون کشتییی در ناف دریا و یا چون حلقه در جوف سبسب
زی باغ ز مشکو برآور اسباب وز خانه سراپرده زن به سبسب
جهان بی قعر دریائی است ذخار زمین بی بن بیابانی است سبسب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تزویر
تزویر
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
پیشنهاد
پیشنهاد
ایت
ایت