بخلق

ریشه‌ی واژه‌ی بِخلق از دو جزء تشکیل شده است: پیشوند «بِ» که حرف اضافه‌ی تأکید و مصاحبت است و در زبان فارسی باستان و فارسی میانه نیز کاربرد داشته، و واژه‌ی خَلق که از ریشه‌ی عربی «خ‑ل‑ق» به‌معنی آفریدن، پدید آوردن و نیز به‌معنی مردم و آفریدگان است. این ترکیب در متون کهن فارسی و در اشعار شاعرانی همچون حافظ و سعدی به‌کار رفته و بر اهمیت همراهی و مدارا با مردم دلالت دارد. بسامد کاربرد این دو جزء در متون فارسی، بر اساس منابع معتبر، برای «ب» بیش از ۲۶۰۰ بار و برای خلق بیش از ۲۶۰ بار ثبت شده است.

در متون ادبی و اخلاقی فارسی، ترکیب خلق نمادی از خوش‌خُلقی، نرمدلی و رفتار شایسته با آفریدگان خداوند است. این مفهوم در فرهنگ اسلامی‌ ایرانی جایگاهی ویژه دارد و بر ضرورت رعایت ادب و احترام در تعاملات اجتماعی تأکید می‌کند. کاربرد این واژه در غزلیات حافظ، به‌ویژه در پیوند با مضامین عرفانی و اخلاقی، نشان‌دهنده‌ی اهمیتِ خوش‌زبانی و خوش‌رفتاری به‌عنوان ارزشی انسانی و دینی است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)خلق (۲۶۱ بار)

جمله سازی با بخلق

چه او رحمت بخلق از نیک و بد کرد غضب را هم نه بهر نفع خود کرد
ما که بودیم کمر بسته بخلق از پی سیم هر یکی صاحب صد بنده زرین کمریم