خم گشته به معنای خم شده، دولاشده یا منحنی شده است. این واژه در زبان فارسی بهطور گستردهای در توصیف اشیاء، اجسام و حتی حالات روانی و اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال، در طراحی صنعتی و مهندسی، میتوان از این اصطلاح برای اشاره به شکلهای خاص و منحنی استفاده کرد. همچنین در ادبیات و شعر، این واژه میتواند به توصیف حالات عاطفی و پیچیدگیهای انسانی اشاره کند. واژههای مشابه به خم گشته در زبانهای دیگر نیز وجود دارند که معانی همسانی دارند. به عنوان مثال، در زبان انگلیسی واژه bent به معنای خمیده و منحنی است که در توصیف اشیاء و حالات مشابه به کار میرود. در زبان عربی نیز واژه منحنی وجود دارد که به معنای خمیده یا منحرف شده است. این واژهها به خوبی نشاندهنده مفهوم خم گشته در زبانهای مختلف هستند.
خم گشته
لغت نامه دهخدا
خم گشته ز بار آن عروسی.هاتفی.|| گوژپشت. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
جمله سازی با خم گشته
بیا مطرب از زخمه زخم درشت بزن بر رگ پیر خم گشته پشت
فغان که قامت خم گشته از نگون بختی برای تیر حوادث کمان دیگر شد