خاکشی

خاکشیر به دو معنا در زبان فارسی به کار می‌رود. نخست، به گیاهی خودرو از خانواده شب‌بویان اشاره دارد که در طبیعت می‌روید و دارای ویژگی‌های خاصی است. دوم، به دانه‌های این گیاه اشاره دارد که در طب سنتی به عنوان ملین و خنک‌کننده مورد استفاده قرار می‌گیرد. این دانه‌ها در درمان برخی از مشکلات گوارشی و همچنین به عنوان یک خنک‌کننده طبیعی در فصل‌های گرم سال شناخته شده‌اند. در واقع، خاکشیر به عنوان یک گیاه دارویی با خواص مفید، در فرهنگ پزشکی سنتی ما جایگاه ویژه‌ای دارد و مصرف آن می‌تواند به بهبود سلامت عمومی کمک کند.

لغت نامه دهخدا

خاکشی. ( اِ ) خاکشو که عربان بزرالخمخم خوانند و علف آن را به شتر دهند. ( برهان قاطع ). نام داروئی که بنام خوب گلان شهرت دارد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). خُبَّه ( به لغت اصفهانیان ). گیاهی است که دانه های آن قرمز و لعاب بسیار دارد و بیشتر در ایران جنس سیسنبریوم سوفیا دیده میشود. ( از کتاب گیاه شناسی حسین گل گلاب ). خَفَبج.
- امثال:
خاکشی نبات بحلقم نکرده ای؛ یعنی لطف و محبتی که چنان باید نکرده ای.
فلان خاکشی مزاج است؛ یعنی سازگار و سازنده با هر جریانی است.
- خرد و خاکشی؛ ریزریز. بسیار خرد.
- خاکشی یخ مال؛ خاکشی که بایخ سایند تا سخت سرد شود و بیمار را دهند در بیماری اسهال. رجوع به خاکشو و خاکژی و خاکشیر شود.
|| ( اِ ) حیوانهای ریز برنگ سرخ و مایل بتدویر که غالباً در حوضها که آب مانده دارند پیدا آید.

فرهنگ عمید

= خاکشیر

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - گیاهی است از تیر. صلیبیان که بطور خودرو در باغها و صحراها میروید. ارتفاع آن به نیم متر میرسد شاخه هایش باریک و برگها دار از و گلها کوچک و زردند دانه های آن که سرخ اند و در غلافی جا دارند در پزشکی مورد استعمال دارند. ۲ - جانوری ازتیر. سخت پوستان از شاخ. بند پاییان که قرمز رنگ و شبیه دانه های خاکشیر گیاهی است و در آبهای حوض و آب انبارهای آلوده دیده میشود توتو.

جمله سازی با خاکشی

خاکشی دارای تعدادی اسید چرب، مانند اسید لینوئیک، اسید لینولنیک، اسید اولئیک، اسید پالمتیک و اسید استئاریک است. همچنین که در آن اسانس روغن فرّاری وجود دارد که دارای مواد بنزیل و ایزوسیانات است.