جان محمدخان

لغت نامه دهخدا

جان محمدخان. [ م ُ ح َم ْ م َ ] ( اِخ ) وی فرزند علاءالدوله و ازسرداران معروف سفاک دوره مشروطیت است، در زمان سپهسالاری و نخست وزیری رضاشاه فرمانده لشکر خراسان و تا سال 1304 هَ.ق. در این منصب باقی بود. از کارهای مهم این شخص سرکوبی ترکمنها بود که هرچند در این واقعه خونریزی و ستمگری را بنهایت رساند معذلک در نواحی خراسان امنیت برقرار کرد. دیگر از کارهای مهم او اینکه هنگامی که لهاک خان سوادکوهی معروف بسالار جنگ که رئیس مرزبانی ایران در مرز شوروی بود، قیام کرد و حکومت نسبةً کمونیستی تشکیل داده و بسمت خراسان آمد، جان محمدخان که ابتدا با وی در پنهان همدست بود و در این موقع او را مخالف اغراض خود تشخیص داد، بمقابله با وی شتافت و سالار جنگ احساس شکست کرده بشوروی پناه برد. چندی پس از این واقعه خود جانمحمدخان بعللی مغضوب رضاشاه گردید و بتهران جلب شد و درجات نظامی او را گرفتند و از ارتش اخراج گردید و بکارهای خصوصی اشتغال پیدا کرد و بهمین وضع بود تا در تهران درگذشت.

جمله سازی با جان محمدخان

پس از تاج‌گذاری رضاشاه و در تاریخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ به همراه تعدادی دیگر از امیر لشکرها و سرتیپ‌ها به سمت ژنرال آجودانی شاه نائل آمد. پس از شکست شورش جنوب، رضاشاه، زاهدی را به فرماندهی کل نیروهای خوزستان و فرمانداری نظامی آن منطقه منصوب کرد. پس از پایان وقایع شیخ خزعل، سرتیپ زاهدی به تهران آمد. او اولین بار مأموریت یافت که به رشت، سفر کند. ورود او به رشت مقارن با وقایع ترکمن‌صحرا بود، لذا از طرف دولت مرکزی، سرتیپ جان محمدخان از سمت خراسان و زاهدی از سمت رشت مأمور شدند که به ترکمن‌صحرا حمله کنند و شورش ترکمن‌ها را سرکوب کنند. در این جنگ زاهدی و جان محمدخان توانستند آرامش را در ترکمن‌صحرا برقرار سازند.
در خرداد ۱۳۰۲ سرهنگ امان‌الله میرزا سرپرست پنجاه دانشجویی شد که برای تحصیل نظام به اروپا اعزام شدند و دوره ستاد را آنجا طی کرد. پس از بازگشت در اوایل سال ۱۳۰۵ همراه رضاشاه به خراسان سفر کرد و پس از خلع درجه و برکناری جان محمدخان فرمانده لشکر شرق شد. در ۱۳۰۶ با حفظ سمت به بلوچستان رفت و در چند زدوخورد به آن منطقه امنیت بخشید و درجه امیرلشکری گرفت. چندی هم ریاست بازرسی ارتش را سرپرستی می‌کرد. در سال ۱۳۱۴ رئیس دانشگاه جنگ شد و در پنجم اسفند همان سال به ریاست اداره کل صنعت رسید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گوز
گوز
مفتوح
مفتوح
وادی
وادی
آتو
آتو