گل فرج

لغت نامه دهخدا

گل فرج. [ گ ُ ف َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان علمدار گرگر بخش جلفای شهرستان مرند واقع در 58هزارگزی شمال باختری مرندو 6هزارگزی راه شوسه جلفا و خوی. هوای آن معتدل و دارای 345 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و پنبه است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ای-ران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان علمدار گرگر بخش جلفا شهرستان مرند.

دانشنامه عمومی

گل فرج یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان شجاع بخش مرکزی شهرستان جلفا واقع شده است اکثریت گلفرجی ها خلفی و احمدی هستند. این روستا ۱۵۵ نفر جمعیت دارد.

جمله سازی با گل فرج

ایکه برد ازکف ما صبر تو مفتاح فرج بتولای تو رستیم زتکلیف و هرج
گفت مرا خواجه فرج صبر رهاند ز حرج هیچ مگو کز فرج است اینک گرفتار شدم
عشقشان و حرصشان در فرج و زر دم به دم چون نسل سگ بین بیشتر
شهوت حلق بی‌نمک شهوت فرج پس دوک با سگ و خوک مشترک با خر و گاو همسری
حذرت باید کردن همیشه زین دو سلاح که تن ز فرج و گلو در به سوی شر دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال درخت فال درخت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی