کنترات چی

لغت نامه دهخدا

کنترات چی. [ ک ُ ] ( ص مرکب، اِ مرکب ) آنکه فروش جنس یا اجناسی را به ادارات دولتی و شرکتها مقاطعه کند. مقاطعه کار. پیمانکار: کنترات چی ارتش. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(کُ تْ ) [ فر - تر. ] (ص مر. اِمر. ) آن که فروش جنس یا اجناسی را به ادارات دولتی و شرکت ها مقاطعه کند، مقاطعه کار، پیمانکار.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) آنکه فروش جنس یا اجناسی را بادارات دولتی و شرکتها مقاطعه کند مقاطعه کار پیمانکار: کنتراتچی ارتش.

جمله سازی با کنترات چی

ماده ۳. در کنتراتی بین نمایندگان کمپانی‌ها و آرتیست‌ها منعقد و به ادارهٔ نظمیه ارایه می‌شود نام دستگاه و اشعار و آواز و تصنیف و هویت اشخاص که صفحه را پر می‌کنند با ذکر اسم – خانواده – شغل قید گردد.
ماده ۳. در کنتراتی بین نمایندگان کمپانی‌ها و آرتیست‌ها منعقد و به ادارهٔ نظمیه ارایه می‌شود نام دستگاه و اشعار و آواز و تصنیف و هویت اشخاص که صفحه را پر می‌کنند با ذکر اسم – خانواده – شغل قید گردد.
ماده ۴. پس از انعقاد کنترات نظمیه را در پروگرام ایامی که صفحه پر می‌شود با ذکر ساعت و محل مشروحاً مستحضر نمایند.
ماده ۲. در هیچ موقع صفحاتی بدون اطلاع و حضور نمایندهٔ نظمیه پر نکرده و با آرتیست‌های غیرمجاز کنترات منعقد ننمایند.
ماده ۴. پس از انعقاد کنترات نظمیه را در پروگرام ایامی که صفحه پر می‌شود با ذکر ساعت و محل مشروحاً مستحضر نمایند.
عسگر گاریچی فردی بود که در زمان انقلاب مشروطه، کنترات‌چی ترابری میان تهران و قم بود. او یک بنگاه منظم مسافربری داشت و امتیاز حمل مسافر میان تهران و قم را به‌دست آورده بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فراخوانی
فراخوانی
فاب
فاب
ژرف
ژرف
بخش
بخش