کلید داری

لغت نامه دهخدا

کلیدداری. [ ک ِ ] ( حامص مرکب ) شغل و عمل کلیددار. ( فرهنگ فارسی معین ):و کلیدداری ضریح مبارک نیز به او تعلق داشت. ( عالم آرا، از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیددار شود.

فرهنگ فارسی

شغل و عمل کلید دار

جمله سازی با کلید داری

سخنهای پاک ازتو باید شنید تو داری در رازها را کلید
تأثیر نئولیبرالیسم بر سلامت جهانی، به‌طور ویژه از جنبهٔ کمک‌های بین‌المللی، داری بازیگرانی کلیدی چون سازمان‌های غیردولتی (ان جی اوها) صندوق بین‌المللی پول (آی ام اف) و بانک جهانی است. بنا به اظهار نظر جیمز فایفر تأکید نئولیبرالیسم بر نظام بازار آزاد و خصوصی‌سازی، دستورالعمل جدیدی را در برنامه کار قرار داده‌است. مطابق با این دستورالعمل تقدمی ذاتی برای فعالیت ان جی اوها نسبت به دولت در اجرای برنامه‌های تأمین اجتماعی به وجود آمده‌است. گسترش فعالیت ان جی اوهای بین‌المللی از این جهت از سوی بانک جهانی و آی ام اف ا مورد تأکید قرار گرفته‌است که اجرای برنامه‌های تعدیل ساختاری (اس ای پی‌ها) و کاهش بودجهٔ سلامت، کاستی‌ها و نواقص فراوانی را به پیکرهٔ خدمات عمومی تحمیل کرده‌است. کاهش هزینه‌های سلامت و انتقال مسئولیت بهداشت عمومی به ان جی اوها به متلاشی شدن نظام سلامت عمومی می‌انجامد، تأثیرگذاری برنامه‌های محلی کاهش می‌یابد و نهایتاً نابرابری‌های اجتماعی بین کارکنان ان جی او و افراد محلی، را افزایش می‌دهد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
موزون یعنی چه؟
موزون یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز