کج چشم

لغت نامه دهخدا

کج چشم. [ ک َ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) کج بین. لوچ. احول. کاج. ( ناظم الاطباء ): اقبل، کج چشم چندانکه گویی بسوی بینی خود نگاه می کند. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

کج بین. لوچ. کاج

جمله سازی با کج چشم

آتشِ غیرتِ عشق آمد و اغیار بسوخت چشم‌بازی که نبیند بجز از یار کجاست
محو کرد از گریه شادی رگ ابر بهار چشم تا برهم زدم نام و نشان توبه ام
بی‌آب درین بادیه یک گام نرفتیم هر نقش قدم در ره او چشم تری داشت
چند در آتش و آب از دل و چشم تر و خشک کاش یکباره هم این اشک و هم آن آه شود
(مادر لباس فقر اسیری ز چشم غیر) (دایم نهان چو گنج بویرانه بوده ایم)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ترغیب یعنی چه؟
ترغیب یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز