کاسه سنگ

لغت نامه دهخدا

کاسه سنگ. [ س َ / س ِ س َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند نه هزارگزی جنوب باختری بیرجند. کوهستانی، معتدل. سکنه 40 تن. رودخانه و چشمه دارد. محصول آن انواع میوه و ابریشم و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. مزرعه گل خاره جزء این دهستان است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان شهاباد از شهرستان بیرجند

جمله سازی با کاسه سنگ

💡 پریزاده سپس از پرنده می‌پرسد که چگونه می‌تواند برادرانش را افسون کند و دیگران را به سنگ تبدیل کند. پرنده به یک کاسه کوچک با آب اشاره می‌کند که می‌تواند روی سنگ های سیاه استفاده کند. او دستورات پرنده را دنبال می‌کند و بهمن و پرویز را به همراه بسیاری دیگر از طلسم تحجر رها می‌کند.

💡 تا بکی از منجنیق چرخ ناهموار دون سنگ فتنه باردم بر کاسه سر الغیاث

💡 سم سختش چو برو کاسه ز مستی انداخت سنگ را مغز سرش گشت پریشان ز شرار

💡 سنگِ بد گوهر اگر کاسه‌ زرّین بشکست قیمتِ سنگ نیفزاید و زر کم نشود

💡 سنگ تزئینی کاسه کاسه یک اندیس مصالح ساختمانی است که در حوالی شهر اردل استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، سنگ تزئینی است.سنگ میزبان این اندیس سنگ آهک است و دیرینگی آن به دوران کرتاسه می‌رسد.

💡 نامجویان هوس را ز شکست اقبال کاسه‌ها آمده بر سنگ و همان فغفورند

گودال یعنی چه؟
گودال یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز