ژن خان

لغت نامه دهخدا

ژن خان. [ ژَ ] ( اِخ ) تولی خان. ( دیوان رودکی ج 1 ص 187 ).

جمله سازی با ژن خان

💡 زندان شده است فارس از این غصه مرمرا کانکس که نان نبودش گردیده خان به فارس

💡 چگونه گیرد آرام خان ترکستان چگونه باشد ایمن به روم اسکندر

💡 چو شد پیغام گوئی، برد پیغام خضر خان را نماند اندر دل آرام

💡 کرد خواهد از این جهان رحلت از زر و سیم و خان و مان رحلت

💡 خان ها و سلطان ها، هر دو عنوان از مميزات اشراف و سركردگان است؛ در اين عصر به چشم مى خورد.

💡 عبیدالله‌بن‌جبرائیل ابوسعید بختیشوع نویسنده کتاب طبایع‌الحیوان و خواصها و منافع اعضائها است که بعداً به دستور غازان خان با نام منافع‌الحیوان به فارسی ترجمه شد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طولانی یعنی چه؟
طولانی یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز