چم گرداب

لغت نامه دهخدا

چم گرداب. [ چ َ گ ِ ]( اِخ ) دهی از دهستان بالا گریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد که در 35 هزارگزی جنوب ملاوی و در کنار خاوری راه شوسه خرم آباد به اندیمشک واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 300 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه صیمره. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش اتومبیل رو است. ساکنان آبادی از طایفه میربهاروند میباشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان بالا کریو بخش ملاوی شهرستان خرم آباد.

جمله سازی با چم گرداب

کسی بیدل به سعی‌وحشت از خود برنمی‌آید ز غفلت تاکجا گرداب ما از بحر سر پیچد
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته است می‌توان به ویرجینیایی، میانبر، آژیر کاذب، گرداب و آسمان بلند اشاره نمود.
کند گرداب پنهان در سبوی خویش دریا را در گنجینه گوهر همان روزی که بگشایی
نیست از زخم زبان پروا دل بی تاب را مانع از گردش نگردد خار و خس گرداب را
به جستجوی حوض او سر گرداب می گردد ازین اندیشه باشد بی قراری در دل دریا
راغب؛ كسى است كه: هيچ باكى ندارد كه از كجا امور دنيا به او رو مى آورد، آيا از راهحلال يا حرام، و باكى ندارد كه امور دنيا موجب چركين شدن آبرويش گردد، خود را هلاككند، و جوانمردى خود را از بين ببرد چنين فردى در گرداب دنيا، پريشان و سرگرداناست.(538)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علت
علت
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
کس کش
کس کش
فال امروز
فال امروز