چشم عریان

لغت نامه دهخدا

چشم عریان. [ چ َ / چ ِ م ِ ع ُرْ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) ظاهراً کنایه از چشم نابیناست:
سواد هند خاطرخواه باشد بیکمالان را
نماید خانه تاریک روشن چشم عریان را.حضرت شیخ ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

ظاهرا کنایه از چشم نابیناست

جمله سازی با چشم عریان

خلقی از وضع جنون ما به عبرت دوخت چشم هر کجا گل می‌کند عریانی ما سوزن است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال میلادی فال میلادی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس