پیچیده پا ی

لغت نامه دهخدا

پیچیده پای. [ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) که پایی کژ دارد. || که پائی عضلانی و بنیرو دارد.

فرهنگ فارسی

( پیچیده پا ی ) ( صفت ) ۱- آنکه پایی کج دارد.۲- آنکه پایی نیرومند و عضلانی دارد.

جمله سازی با پیچیده پا ی

میان ببسته و پیچیده پای و چهره سیاه ضعیف پیکر و لاغر ز رنج رفتاری
زهی غضنفر شیرافکنی که سام سوار ز بیم رزم تو پیچیده پا به دامن زین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مابه التفاوت
مابه التفاوت
اویس
اویس
لنگ
لنگ
فارغ التحصیل
فارغ التحصیل