پر امد و شد

لغت نامه دهخدا

( پرآمد و شد ) پرآمد و شد. [ پ ُ م َ دُ ش ُ ] ( ص مرکب ) که آمدن و شدن مردم آنجا بسیار باشد. که اختلاف مردمان آنجای متواتر باشد.

فرهنگ عمید

( پرآمدوشد ) جایی که در آن آمدورفت مردم بسیار باشد.

فرهنگ فارسی

( پر آمد و شد ) که اختلاف مردمان آنجای متواتر باشد

جمله سازی با پر امد و شد

امام جعفر بن محمد صادق، صاحب علمى سرشار و ادب و حكمتى لبريز و زهد و تقوائى تام و تمام، مدتى در مدينه اقامت داشت و پيروانش را غرق علم و دانش ساخت و راز و رمزعلوم را بر آنان فرو ريخت. آنگاه به عراق امد و در آن ديار مدتى اقامت گزيد و از درگيري هاى دنيوى و قدرت طلبى ها بدور بود، چرا كه كسى كه در درياى معرفت غرق است و غوطه ور، هرگز در نهرى خود را نيندازد و آن كس ‍ كه بر بلندى قله كمال و حق و حقيقت ايستاده، به پايين پا نمى اندشيد.(99)

امپرسیونیسم یا دریافتگری (به فرانسوی: Impressionnisme) جنبش هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه بود که در دهه‌های۱۸۶۰ و ۱۹۰۰ به سرعت در کشورهای غربی دیگر پدید امد و ظهور کرد و خیلی زود جهانگیر شد. در این شیوه هنرمند تلاش دارد با کمک ضربات پیاپی و شکستهٔ قلم‌مو و به کار بردن لخته‌رنگ‌های تجزیه شده و تابناک که ارتعاش تشعشعات نور خورشید را در ذهن تداعی می‌کند، دریافت و برداشت مستقیم خود را از دیده‌های زودگذر به‌شکلی رؤیاگونه به تصویر کشد. در روش دریافتگری، اصول مکتبی طراحی دقیق، سایه‌روشن‌کاری، ژرفانمایی فنی و ترکیب‌بندی متعادل و معماری‌گونه رعایت نمی‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال فرشتگان فال فرشتگان فال قهوه فال قهوه