ولنگ و واز

لغت نامه دهخدا

ولنگ و واز. [ وِ ل ِ / ل َ گ ُ ]( ص مرکب، از اتباع ) گَل و گشاد. باز و گشاده. چهارطاق: در را ولنگ و واز گذاشته و رفته بود. || بی حساب وکتاب. بی نظم ونسق. بی ضبطوربط. بی قیدوبند.

فرهنگ معین

(وِ لِ گُ ) (ص مر. ) (عا. ) ۱ - گَل و گُشاد. ۲ - بی حساب و کتاب، بی بند و بار.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- گل و گشاد:( در را ولنگ و واز گذاشته و رفته بود. ) ۲ - بی حساب و کتاب بی نظم و نسق.

ویکی واژه

(عا.)
گَل و گُشاد.
بی حساب و کتاب، بی بند و بار.

جمله سازی با ولنگ و واز

غم درون سینه و واز تنگی جا دل برون میهمان در خانه صاحبخانه جای دیگر است