لغت نامه دهخدا
هوله سو. [ هَُ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه. در مسیر ارابه رو شاهین دژ به تکاب قرار دارد و دارای 1069 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
هوله سو. [ هَُ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه. در مسیر ارابه رو شاهین دژ به تکاب قرار دارد و دارای 1069 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
💡 تولیدی در بالور هوله در سال ۱۹۹۳ و ۲۰۰۴ در اوبرکیرش (بادن) در سال ۲۰۰۶ اجرا شد. تولیدی از رونجا، دختر راهزن با تفسیر رونی دانیلسون - اجرا شده در تئاتر شهر استکهلم سوئد ۲۰۱۴، ۲۰۱۶، ۲۰۱۸.
💡 هاپلوتیپ J1 بیشترین فراوانی را در استان جنوبی (۲۷٪) دارد، جایی که بیشترین تعداد عربها زندگی میکنند، و در استان المحرق (۲۷٪) که بسیاری از مهاجران عرب هوله ساکن شدهاند، و این فرکانس در مناطق شمالی و پایتخت به کمترین میزان خود میرسد (۲۱٪ و ۱۹٪).
💡 اعراب هوله (به عربی: العرب الهولة) آنها گروهی از قبایل دریایی هستند که در نزدیکی بندرهای در ورودی خلیج فارس تا بندرهای در نزدیکی جزیره بحرین زندگی می کنند.
💡 از دیگر گروههای قومی بحرین بادیهنشینان عرب (اهلالبحرین)، هولهها، نجدیها (اعراب مهاجر از عربستان)، ایرانیان بحرین، بنیان (هندوها)، و اعراب آفریقایی میباشند.
💡 قال رسول الله صلّى اللّه عليه و آله: قال الله تبارك و تعالىكل عمل ابن آدم هوله غير الصيام هولى و انا اجزى به. بحار / 96 / 249