نگه انداز

لغت نامه دهخدا

نگه انداز. [ ن ِ گ َه ْاَ ] ( اِ مرکب ) عبارت است از آن قدر مسافت که نگاه تا به منتهای آن تواند رسید. ( آنندراج ):
من و نظاره خشتی که از بیگانه خوئی ها
در آغوش است و دور از یک نگه انداز می آید.بیدل ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

عبارتست از آن قدر مسافت که نگاه تا به منتهای آن تواند رسید.

جمله سازی با نگه انداز

سامانه ریسمان ساده، یک خط، کابل، یا زنجیر است که درازای آن چندین برابر بیشتر از عمق آبی است که از لنگر تا بویه مهار اندازی، جریان دارد. هرچه ریسمان طولانی‌تر باشد زاویه نیروی وارد بر لنگر کمتر و محدوده اثر آن بیشتر است. محدوده اثر کمتر به معنی نیروی فشاری افقی بیشتر است؛ بنابراین فرورفتن آن به بستر آبراه، توان نگهدارندگی آن و همچنین چرخش حلقه هر مهار انداز را افزایش و چگالی هر یک از میدان‌های مهار اندازی معین را کاهش می‌دهد. با افزودن وزن به انتهای پایینی ریسمان، مانند استفاده از زنجیرهای طولانی سنگین، زاویه نیرو بیشتر کاهش می‌یابد. متأسفانه این موضوع، بستر آبراه را در یک منطقه دایره‌مانند در اطراف لنگر می‌خراشد. می‌توان بویه‌ای را به بخش پایینی ریسمان افزود تا آن را پایین نگه دارد و از این مشکل جلوگیری کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چوخ یعنی چه؟
چوخ یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز