منافع رسان

لغت نامه دهخدا

منافعرسان. [ م َ ف ِ رَ / رِ ]( نف مرکب ) سودبخش. سودمند. منفعت دهنده:
منافعرسان در زمین دیر ماند
بس است این یک آیت دلیل دو امت.انوری ( دیوان چ مدرس رضوی ص 9 ).رجوع به منافع شود.

فرهنگ فارسی

سود بخش. سودمند منفعت دهنده.

جمله سازی با منافع رسان

منافع رسان در زمین دیر ماند بس است این یک آیت دلیل دوامت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سایکو
سایکو
حوصله
حوصله
خفن
خفن
سپور
سپور