فرهنگستان زبان و ادب
{preservative} [تغذیه] ماده ای که فساد مواد خوراکی را به تأخیر اندازد متـ. نگه دارنده 2
{preservative} [تغذیه] ماده ای که فساد مواد خوراکی را به تأخیر اندازد متـ. نگه دارنده 2
💡 «وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ» و اگر خواهیم آنچ بتو پیغام فرستادیم ببریم، «ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنا وَکِیلًا (۸۶)» و آن گه تو بر ما بآن نگه دارندهای نیابی و داوری نداری.
💡 امروزه مودمهای USB با یک نگه دارنده کارت SIM مشتق شده وجود دارند یعنی شما فقط نیازمند پورت USB و یک مودم برای اتصال به اینترنت هستید.
💡 توانایی خودرو (مخصوصا ستونهای نگه دارنده سقف) در حفظ حالت خود در ضربههای دینامیکی را بررسی میکند. تست کنترل غلتش در نقطه مقابل تست تصادف استاتیکی مطرح میشود.
💡 و سپس به داماد خود مى فرمود: خوش آمدى، كه تو هم تاءمين كننده هزينه هاى خانواده خودو هم، نگه دارنده ناموس خود از شرّ هواهاى نفسانى و اجانب هستى.(55)
💡 بلورها برحسب نوع ذرات تشکیل دهنده و نیروهای نگه دارنده این ذرات به چهار نوع بلورهای یونی، مولکولی، کووالانسی (مشبک)، فلزی گروهبندی میشوند.
💡 قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ، میدانیم هر چه زمین از ایشان کاهد، وَ عِنْدَنا کِتابٌ حَفِیظٌ (۴) و نزدیک ما نوشتهای است آن را نگه دارنده.