عقیق گونه

لغت نامه دهخدا

عقیق گونه. [ ع َ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) چون عقیق:
شهدی که عقیق گونه باشد
او را بمزی چه گونه باشد.نظامی.

فرهنگ فارسی

چون عقیق

جمله سازی با عقیق گونه

ملکی است او را زفت و خوش هر گونه ای می‌بایدش خواهی عقیق و لعل شو خواهی کلوخ و سنگ شو
از او بوی دزدیده کافور و عنبر وز او گونه برده عقیق یمانی
نهیب نهی تواند ز دل شراب، شرار چنان فکند که شد گونه شراب، عقیق
رنگ رگه‌های سنگ باباغوری سفید و سیاه است. به آن گونه که رگه‌های رنگی‌اش به جای سیاه، طیف‌هایی از قرمز هستند عقیق یمانی Sardonyx می‌گویند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال عشقی فال عشقی فال انگلیسی فال انگلیسی فال تماس فال تماس