سوت کردن

لغت نامه دهخدا

سوت کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) افکندن دولک بجایی نادسترس. دولک را جایی نادسترس پرتاب کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ). افکندن چیزی به خانه همسایگان یا جایی ناشناس که دوباره نتوان یافت یا بصعوبت توان یافت. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (مص م. ) (عا. ) پرت کردن، چیزی را به جای دوری انداختن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - پرت کردن انداختن چیزی را از جایی. ۲ - محو کردن نابود کردن.

ویکی واژه

(عا.)
پرت کردن، چیزی را به جای دوری انداختن.

جمله سازی با سوت کردن

آواز آن یک سوت یکنواخت است و ندای آن یک صدای چک خشن است. این صدا اغلب نخستین سرنخ است که نشان می‌دهد این گونه نماد پاورچین کردن، دور از مکان‌های زادآوری وجود دارد.
اضافه کردن حرکات ثانویه به انیمیت اصلی باعث جاندارتر شدن صحنه می‌شود و انیمیشن اصلی را نیز واقعی‌تر می‌نمایاند؛ مثلاً برای کاراکتری که راه می‌رود، راه رفتن انیمیشن اصلی است و انیمیشن ثانویه می‌تواند حرکت بازوها، سوت زدن، حرکات چهره و سایر اعضای بدن باشد. نکته مهم در این مسئله این است که پویانمایی‌های ثانویه نباید به گونه‌ای باشند که تمرکز بر روی جنبش اصلی را منحرف کنند. در حرکات نمایشی بهتر است حالات صورت در ابتدا و انتهای یک حرکت پیاده شوند زیرا در طول حرکت، این حالات ممکن است دیده نشوند و به نظر نیایند.