رضا قمشه ای

لغت نامه دهخدا

رضا قمشه ای. [ رِ ق ُ ش َ ] ( اِخ ) رجوع به رضا ( محمدرضا... ) شود.

جمله سازی با رضا قمشه ای

حضرت استاد علامه، بيان آقا ميرزا محمد رضا قمشه اى را در نكته 936 خلاصه فرمودهاند كه چنين است: (قيصرى در خطبه فصوص الحكم شيخ محيى الدين عربى را به خاتمالولايه المحمديه وصف مى كند حقير در تعليقاتش بر آن در اين مقام تعليقه اى بدينعبارت دارد:
52- عارف كامل، شيخ مشايخ ما آقا محمد رضا قمشه اى - رضوان الله عليه - دررساله اى كه براى تحقيق پيرامون ((اسفار اربعه )) نوشته، گفتارى دارد كه خلاصهاش چنين است: ((بدانكه ((سفر)) عبارت است از حركت از موطن به سوى مقصد باپيمودن منازل. و (اين سفر ) صورى است كه نيازى به توضيح ندارد كه بر چهار قسماست:
مرحوم محمد حسن فاضل مراغى در كتاب شريف الماثر و الاثار (1071) در ترجمه عارفبزرگوار جناب آقا محمد رضا قمشه اى قدس سره آورده است كه:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال شمع فال شمع فال عشقی فال عشقی فال احساس فال احساس