رشک رضوان

لغت نامه دهخدا

رشک رضوان. [ رَ ک ِ رِض ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم. آب آن از قنات. محصولات عمده غلات و حنا و لبنیات و خرما. راه فرعی. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

ده از دهستان عزیز آباد بخش فهرج شهرستان بم.

جمله سازی با رشک رضوان

💡 نه می‌اندیشم از دوزخ به یک جو نه بر فردوس و رضوان می‌برم رشک

💡 شوره خاکی است کزو سر نزده شاخ گیاه نکهتش رشک ده روضه رضوان آمد