دیوان سالاری عهد امویان

برای نخستین بار در دوره مدرن، دست دولت از پایتخت به شهرستان‌ها، استان‌ها و حتی روستاهای بزرگ رسید. کودتای ۱۲۹۹، ساختار دیوان سالاری را به‌طور رادیکالی تحت تأثیر قرار داد ولی روابط قدرت در دولت در چارچوب سنتی باقی ماند.

فرم‌های دیوان سالاری قدرتمند، فراگیر و دارای ساختار مدرن تدریجاً پا گرفتند ولی هنجارهای اداری و بیشتر مسئولان اداری تغییر چندانی نکردند.

دولت از یک پادشاهی مشروطه به یک یکه‌سالاری پس رفت، نهادهای مستقلی که بخش اساسی مشروطیت بودند یک به یک برچیده شده و با جایگزین‌های گوش به فرمان وابسته جایگزین شدند. رضا شاه که متکی به پشتیبانی ارتش، دیوان سالاری و دربار بود توانست بر نظام سیاسی کنترل مطلق برقرار کند.

او در بینش شاه برای آینده ایران شریک بود و از وزارت دربار به عنوان ابزاری برای تغییر اجتماعی و هسته ای برای یک دیوان سالاری مدرن متمرکز استفاده کرد.

مقامات شاه را در جریان تقاضاهای سیاسی نیازمند توجه او قرار می‌دادند، بدین ترتیب دیوان سالاری دربار به بسط چیرگی او بر دولت و جامعه ایران کمک کرد.

دکتر هادی العلوی در کتاب «خلاصات فی السیاسة والفکر السیاسی فی الإسلام»، ص ۱۶۸ می‌نویسد: "نویسندگان نخست در دنیای عرب بیشتر از تبار ایرانی بودند" در صفحهٔ ۱۶۹ می‌گوید: "عربها تشکیلات و سامان‌دهی و دیوان سالاری و مالیات و کشاورزی و بسیاری از شیوه‌های دیگر را از ساسانیان فرا گرفتند".